روز خرداد در ماه تیر (برابر با 6 تیر در گاهشماری ایرانی) جشنی بر پا میگردد به نام «جشن نیلرفر». خرداد و تیر در باورهای ایرانیان به ترتیب با آب و باران پیوند دارند و نیز گُل نیلوفر گُلی است منسوب به روز آبان یا ایزد آناهیتا پس هر سه آنها بنوعی با آب بستگی دارند. آب از آنروی نزد ایرانیان ارجمند بوده و هست که مایه آبادانی و زندگانی است، این سرزمین جایی که امروزه فلات ایران، «ایران بزرگ گذشته»، خوانده میگردد همواره سرزمین خشک و خشنی بوده. سرزمینی که خشکسالی ویرانگر و گاهاً سیل، رنج بسیاری برای مردمانش پدید میآورد. اما ایرانیان خردمندانه به رویارویی با این پدیدهها پرداختند. آنجا که نیاز بود با کندن چاههای بسیار در راهی دراز و پیوند چاهها با یکدیگر قنات یا کاریز ساختند و آب را به زمینهای خشک میرساندند. آنگاه که باید زمین و زمان از آسیب سیل، در امان میداشتند «بند» یا «سد» ساختند تا سیلابهای ویرانگر را مهار کنند. ایرانیان را میتوان نخستین بانیان سامانههای آبرسانی دانست، که با رساندن آب به زمینهای تشنه و با کاشت دار و درخت و کشت زمین زیر پایشان را زیبا و آبادان و بارور کردند. به یاد داشته باشیم که تمدنهای کهن بشری در جاهایی پای گرفته که آب به فراوانی در دسترس بوده و زمین بارور بیهیچ چشمداشتی، فراورده خویش را به مردمان ارزانی میداشتنه. و نیز بدانیم ماه تیر که زمان داشت فراوردههای کشاورزی است در بسیاری از نقاط جهان هم چو هند که زمان بارش بارانهای موسمی است یا در مصر فصل طغیان رود نیل است اما در فلات ایران این ماه برابر است با آغاز گرما و خشکی وکمبود نزولات آسمانی، از اینروی نیاکان اندیشمند ما آب را به گونه مصنوعی به زمینهای تشنه میرساندند و آنجا را آبادان مینمودند. در تاریخ جامعه بشری ایران یک تمدن استثنا است با مردمانی با همّت و توانمند سختکوش و اندیشمند به گواهی یافتههای باستانشناسی و نوشتههای تاریخی همواره ساکنان این سرزمین با طبیعت سخت، آن در نبرد بودهاند و این نبرد امروزه نیز با پیشرفت دانش ادامه دارد. این نبرد در تیریشت اوستا در داستانی دلنشین که جنگ بین تیشتر ایزد باران و اپوشه دیو خشکسالی که سد باریدن ابرهای بارانزا میشود است که پس از سه نبرد اپوشه شکست خورده و ابرهای بارانزا بر زمین باریدند. از اینروی گرامیداشت آب در این سرزمین دو چندان بود. آب مایه زندگانی بوده، ایرانیان هیچگاه آب را با پلیدی آلوده نمیکردند بر روی رودخانهها پل میبستند تا آب گِلآلود نگردد تا ایزد آب آزرده خاطر نگردد. در اندیشه ایرانیان باستان نیلوفر آبی با ایزد آبان یا آناهیتا پیوند دارد، و نیز گُل نیلوفر جایگاه نگهداری تخمه یا فرّ زرتشت که در آب نگهداری میشود میدانستند. بنا بر نوشته برهان قاطع: در باره نیلوفر «گویند که با آفتاب سر برون میآورد و باز با آفتاب فرو میرود. گویند مرغی به وقت فرو رفتن نیلوفر درمیآید و صباح که نیلوفر از آب برمیآید دهان میگشاید و آن مرغ میپرد و میرود و شب از آب هیچ زحمت نمیکشد». داستان مرغ که در گفتار بالا نقل گردید شاید پیوندی با فرّ زرتشت و موجودهای سهگانه زرتشتی که در هر هزاره ظهور میکنند داشته باشد، به باور ایرانیان فرّ به غالب مرغ درمیآید. نیلوفر با آیین مهرپرستی نیز پیوند دارد، در روایتهای شرقی مهرپرستی ایزد مهر از درون گُل نیلوفر به دنیا میآید، و نیز در جشن مهرگان موبد موبدان خوانچهای که نزد شاه میآورد که گُل نیلوفر در آن قرار داشت. در سنگ نگارههای تخت جمشید، در آیینهای ویژه درباری در دست شاهان هخامنشی گُل نیلوفر قرار دارد. آب نیلوفر خوشبو بود و همانند باده به منزله نوعی هوم مینوشیدند و آن نوشیدنی را «بوشکور» مینامیدند. نیلوفر نماد دو نشانه زندگی و آفرینش میباشد و گیاهی است که دلبسته خورشید میباشد، و از آنرو هنگامیکه خورشید میدمد نیلوفر غنچه بشکفته و هنگام فرو رفتن خورشید در سوگ خورشید خود را فرو میبندد و به خواب میرود. بدینگونه جشن نیلوفر با آب «خرداد» و باران «تیشتر» و از سوی دیگر با خورشید و گرما بستگی دارد، و نیز در روایتهای دینی ایرانیان کهن، او نگهدارنده تخمه زرتشت است که از تخمههای سه موعودهای سهگانه زرتشت در هر هزاره توسط سه دوشیزه مقدس برگزیده که هنگام آبتنی در دریاچه کیانسه «هامون سیستان» باردار میگردند، و هر سه موعودها «سوشیانتها» در تاریخ خرداد روز از ماه فرورودین برابر 6 فروردین به دنیا خواهند آمد. و نیز از نگاه اخترشناسی جشن نیلوفر با اندکی اختلاف برابر است با «انقلاب تابستانی» یا بلندترین روز سال که از روز دیگر روزها گرایش به کوتاه شدن دارند، و از سوی دیگر با آغاز ماه تیر نیز گرمای تابستانی اوج گرفته و هوا رو به گرما میرود ، از این روی این جشن درست مقابل جشن چله که آغاز انقلاب زمستانی که روزها گرایش به بلندتر شده دارند قرار دارد، و شاید این جشن نیز مقدمه چینی برای به پیشواز رفتن برای جشن تیرگان بوده و با آن پیوند داشته است. |
به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، همزمان با روزهای دهه اول بهمن ماه خورشیدی جشن سده سوزی ایرانیان به مناسبت فرارسیدن بهار برپا می شود و هیمه های آتش بروی هم قرار می گیرند تا گرمابخش زمین باشند و نوید آمدن بهار را به زمین بدهند. |
خجسته جشن سده - سروده ی استاد رسام ارژنگی |
شعر جشن سده، سروده ی استاد رسام ارژنگی است که در اسفند ماه 1327 سروده شده است. به مناسبت فرا رسیدن جشن با شکوه سده، این شعر به هم میهنان گرامی تقدیم می شود:
ای جوان برخیز تا جشن سده بر پا کنیم آتش شادی بیفروزیم و خوش غوغا کنیم سنت و آیین ایران کهن را نو کنیم اندرین روز خجسته یاد از آبا کنیم آن شکوه و فر دیرینه که از ما گمشده در جهان پر ز نیرنگ و فسون پیدا کنیم نیست دنیا جای سستی و خمودی هوشیار دود آتش را بیا! بر دیده ی دنیا کنیم کامرانی بسته بر کار است و کردار درست چند روزی دفتر گفتار بیجا تا کنیم جای ما برتر ز هر کس بود در دانشسرا از برای خویش آنجا بار دیگر جا کنیم مستی و سستی تو را رنج و الم بار آورد کار کن تا خویش را با دیگران همتا کنیم دانش و فضل و هنر باید به بازار جهان یک چنین کالا فراهم کن سپس سودا کنیم کشورت دارای گنج و تو به رنج اندر چرا؟! خیز! جانم تا گره از کار بسته وا کنیم |