غلبه بر ترس
ترس واقعیتی لست که در زندگی ما حضور خارجی دارد که با پیامد های خود می خواهد ما را متقاعد میسازد که هرگز نمیتوانیم به آرزوهایمان دست یابیم و از اینرو ما را دائماً در حالت سکوت نگه میدارد. ترس ما را از بیان عشق و محبت به عزیزانمان محروم میکند.
ترس قلمرو زندگی ما را چنان محدود میکند تا ما در دایر? کوچک زندگی خود محبوس شویم. اما واقعا چگونه می توان با این موضوع روبرو شد و بر آن غالب آمد
باید اذعان داشت که ترس لزوماً در شرایطی خاص واکنش بدی نیست. ترس میتواند بهعنوان عنصری برای حفاظت ما باشد. اما تفاوت بارزی بین ترسی که مانع سقوط ما از ارتفاعی بلند میشود با ترسی که ما را از حق زندگی کردن محروم میدارد وجود دارد. دکتر هنری کلاد، مشاور و نویسنده در مقال? خود «غلبه بر ترس» نکاتی را جهت مبارزه با ترس کنترل کننده بر زندگی ابراز میدارد که در ذیل به آنها میپردازیم.
ارتباط با دیگران
هم? انواع ترس، چه بزرگ و چه کوچک، در تنهایی شخص نیرویی مضاعف مییابند. دوستی را پیدا کنید تا ترسهایتان را با او در میان بگذارید. غالباً از ابراز ترسهایمان میترسیم. زیرا فکر میکنیم نظر دیگران دربار? ما عوض میشود. پس بهتر است با شخصی قابل اعتماد، ترجیحاً یک مشاور درد دل کنید. آنان به شما کمک میکنند تا ترسهایتان را در نور جدیدی ببینید و شما را تشویق میکنند تا از مواجه شدن با آنها نترسید.
برنامه داشتن برای زندگی روزانه
زندگی روزان? خود را برنامهریزی کنید. ساعات مشخصی را برای فعالیتهای مختلف در نظر بگیرید. برنامه مشخص خود عامل ایجاد امنیت است زیرا که میدانیم در صدد انجام چه کاری هستیم. بسیاری از اوقات عناصر غیرقابل پیشبینی که غالباً در نتیج? نداشتن برنام? خاص بهوجود میآیند، عامل ایجاد ترس هستند. اگر بتوانید آنچه را که قابل کنترل است را انجام دهید (برنامهریزی)، آنگاه توان رویارویی شما با عناصر غیرقابل کنترل بیشتر میشود.
یادگیری فنون آرامش بخش
اگر ترس منجر به آسیبهای جدی به سلامتی شخص میشود، باید از فنون آرامش بخش استفاده شود. کتابخانهها معمولاً حاوی کتبی پیرامون این تکنیکها و فنون هستند.
رشد زندگی معنوی و روحانی
در مواقع بحران، حقایق روحانی که تحت هر شرایطی تغییر نمیکنند، کمک بزرگی به شخص مینمایند. این حقایق علاوه بر حس امنیت به ما دلیلی برای زندگی و امید داشتن میدهند، اگرشما دلیلی برای امید و زندگی ندارید با یک شبان کلیسا مشورت کنید و یا کتابمقدس را مطالعه نمایید. کتاب مزامیر بهطور خاص پیرامون بحرانهای اشخاص صحبت میکند.
مواجه شدن با ترس
آخرین اقدام رویارویی با ترسهاست. اگر ترسی که با آن روبروییم در فکر ما ریشه دارد تا در خارج از آن، به عبارت دیگر، اگر خطری واقعی در بیرون ما را تهدید نمیکند و ما صرفاً از خطری تخیلی در ذهنمان میترسیم، بهترین پادزهر انجام دادن آن است. فراموش نکنید که باید قدم به قدم و مرحله به مرحله با ترسها روبرو شد. نباید به یکباره بخواهید ترس از سخن گفتن در جمع را با سخنرانی در تالاری بزرگ رفع کنید. اول از گروههای کوچک و اشخاصی که با آنها آشنایید شروع کنید. مواجه شدن با ترسها یک فرایند و رونداست.