101 - احتجاج عمر بن عبدالعزیز خلیفة اموی در مورد علی ابن ابیطالب (ع):
یزید بن عمر بن مورق گوید که من در شام بودم زمانی که عمر بن عبدالزیز به مردم صله عطاء مینمود، من نیز به نزد او رفتم او گفت: از چه قبیله ای هستی؟ گفتم: از بنی هاشم. گفت: از کدام قبیلة بنی هاشم. گفتم: از پیروان و دوستان علی (ع) سپس دست خود را به سینه نهاد و گفت: بخدا قسم من نیز از دوستان علی (ع) هستم. سپس گفت: عده ای برای من حدیث نمودند که از رسول خدا (ص) شنیدند که فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. سپس 60 دینار اضافی بر مبلغی که به دیگران میداد، بابت محبت و ولایت امیرالمؤمنین بمن داد.
( حموینی در فرائد السمطین در باب 10 – حافظ جمال الدین زرندی در دُرَر السمطین – سهمودی در جواهر العقدین – ابوالفرج در الاغانی ج 8 ص 15 نقل کرده اند )
102 - رسول خدا (ص) فرمودند: من از برای ارشاد شما بسوی حق و حقیقت مزدی نمی خواهم، مگر آنکه حفظ کنید مقام مرا در اقارب و خویشان من و احترام نمائید آنان را و آنها عبارتند از: علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) و اولاد و ذریة آن هر دو می باشند.
( امام فخر رازی در تفسیر کبیرش ج 7 ص 405 در ذیل آیه مودّت از قول زمخشری صاحب کشّاف کواشکی در تفسیر خود موسوم به تبصره از قول ضحاک و عکرمه نقل کرده اند.)
103 - قال رسول الله (ص): انّ الله اخذ حبّک علی البشر و الثمر و البذر فما اجاب الی حبّک عذُب و طاب و مالم یجب خبث و مرَّ.
فرمودند: ای علی (ع) براستی که خدای تعالی دوستی ترا به آدمیان و میوه جات و دانه گیاهان عرضه کرد، هر کدام دوستی ترا قبول کردند و پاکیزه شدند و هر کدام قبول نکردند پلید و تلخ گشتند.
(محب الدین طبری در الریاض النضره ج 2 ص 215)