مقدمه: تنبیه بدنی زن از پدیدههای اجتماعی، بدون محدودیت زمانی و مکانی است؛ در فرانسه شماره تلفنی در اختیار بانوان قرار گرفته تا به طور رسمی از آنان حمایت کند. تنبیه بدنی بانوان، ریشه بشری داشته، در شمار بیماریهای اجتماعی و ناهنجاریهای روانی است. طبق آخرین آمارها یک سوم زنان درجهان از مردان خود کتک میخورند. اما آنچه مایه تعجب است این است که: خداوند متعال که در قرآن توصیه به رفتار نیکو با سایر انسانها و مومنین و خصوصا زنان نموده است و حتی در هنگام طلاق دستور به رفتار “معروف” با زنان میدهد (بقره / 231 و 233)؛ چگونه مجوز کتک زدن زنان را انشاء نموده است؟!شخصیت و مقام زن در اسلام:
اسلام، اولین مکتبی است که زن را به عنوان متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی و اخلاقی و قانونی خود جا داده است (قرآن و مقام زن، سیدعلی کمالی، ص 26.) بررسی آیات قرآن کریم نشان میدهد همه انسانها از هر صنف خواه زن و خواه مرد از یک ذات و گوهر خلق شدهاند. (زن، مشارکت، توسعه، اکرم قدیمی، ص 33.)
در قرآن مجید، سومین سوره مفصل، به نام زنان (النساء) نامیده شده است و در ده سوره دیگر از قرآن مجید مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان هست. پیش از اسلام، هیچ قانونی از قوانین اجتماعات متمدن و بزرگ، درباره ارزش واقعی زن، حفظ کرامات و حقوق او، تفصیلات فلسفی و روانی و مواد قانونی وجود ندارد. (قرآن و مقام زن، سیدعلی کمالی، ص 25.) دفاع از حقوق زنان، اعطای مقام کوثر به دختر پیامبر و اعطای حق رای به زن نمایانگر اهمیت تقریبا مساوی زنان و مردان در این فرهنگ میباشد. (زن، مشارکت، توسعه، اکرم قدیمی، ص 34)، پیامبر اسلام میفرماید: “هریک از زن یا مرد موجبات آزار یکدیگر را فراهم کنند خداوند نه نماز و نه هیچ عمل خیری را از آنان قبول نمیکند” (وسایلالشیعه، ج14، ص 116.) اسلام برای تمام تلاشهای زن که در خانه همسر انجام میدهد، ارج می نهد تا آنجا که امام صادق علیهالسلام میفرماید: “لیوان آبی که زن به همسر میدهد از یک سال عبادت شب و سحرخیزی که روزش را روزه بگیرد، نزد خدا بهتر است” (وسایل الشیعه، ج 14، ص 123.) کسانی که در اداره زندگی بیتفاوت هستند و همسران خود را همچنان رها و معطل و حقوق آنان را تضییع مینمایند، مورد لعنت پیشوایان معصوم قرار گرفتهاند، ملعون ملعون من ضیع من یعول. (همان، ص 122)
“سبب نزول این آیه آن بود که سعد بن ربیع که از اکابر انصار بود نشوز و نافرمانی او کرد. زن او حبیبه دختر زید ابن ابی زهیر و سعد سیلی بر روی او زد پدر او ابو زهیر را نزد پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم برد و گفت یا رسولالله سعد دختر مرا که زن اوست سیلی زده است. پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم فرمود که دختر تو قصاص کند شوهر خود را و سیلی بر روی او زند و چون ایشان بیرون شدند که قصاص کنند این آیه نازل شد.
و پیغمبر صلیالله علیه و آله و سلم گفت که برگردید که این است جبرئیل علیهالسلام آمده است و این آیت را آورده است بعد از آن فرمود که ما چیزی اراده کردیم و خدای تعالی چیز دیگری اراده کرده و آنچه خدای تعالی اراده کرده است بهتر است و قصاص را از سعد برداشت. (الجرجانی، آیات الاحکام، ج 2، ص 344)