سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رسول خدا فرمود : «نزد خداوند، هیچ چیز دشمن تر از خانه ای که بر اثرطلاق ویران شود، نیست» . سپس امام صادق علیه السلام فرمود:«خداوند ـ عزّوجلّ ـ، به سبب دشمنی ای که با جدایی داشت، درباره طلاق تأکید ورزید و سخن را در آن باب، بارها بازگفت. [صفوان بن مهران ـ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ـ]
مشخصات مدیروبلاگ
 
خاتون[3]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

قرآن معجزه جاوید<\/h1>
حضرت محمد-ص-

 

اعجاز و ماهیت آن <\/h2>

قرآن کریم در آیه مورد بحث ، و آیاتی که نقل کردیم ، ادعاء کرده است : بر اینکه آیت و معجزه است ، و استدلال کرده باینکه اگر قبول ندارید، مانند یک سوره از آنرا بیاورید، و این دعوی قرآن بحسب حقیقت به دو دعوی منحل میشود، یکی اینکه بطور کلی معجره و خارق عادت وجود دارد، و دوم اینکه قرآن یکی از مصادیق آن معجزات است ، و معلوم است که اگر دعوی دوم ثابت شود، قهرا دعوی اولی هم ثابت شده ، و بهمین جهت قرآن کریم هم در مقام اثبات دعوی اولی برنیامد، و تنها اکتفاء کرد با ثبات دعوی دوم ، و اینکه خودش معجزه است و بر دعوی خود استدلال کرد به مسئله تحدی ، و تعجیز، و وقتی بشر نتوانست نظیر آنرا بیاورد هر دو نتیجه را گرفت .

چیزی که هست این بحث و سئوال باقی می ماند، که معجزه چگونه صورت می گیرد، با اینکه اسمش با خودش است ، که مشتمل بر عملی است که عادت جاری در طبیعت ، یعنی استناد مسببات باسباب معهود و مشخص آنرا نمی پذیرد، چون فکر میکند، قانون علت و معلول استثناء پذیر نیست ، نه هیچ سببی از مسببش جدا میشود، و نه هیچ مسببی بدون سبب پدید می آید، و نه در قانون علیت امکان تخلف و اختلافی هست ، پس چطور می شود که مثلا عصای موسی بدون علت که توالد و تناسل باشد، اژدها گردد؟ و مرده چندین سال قبل با دم مسیحائی مسیح زنده شود؟!


  
  

بعثت در آیینه‌ی نگاه محمد (ص)<\/h1>
پیامبر

در غار حرأ نشسته بود. چشمان را به افقهای دور دوخته بود و با خود می‌اندیشید. صحرا، تن آفتابسوخته خود را، انگار در خنکای بی‌رنگ غروب، می‌شست .

محمد نمی‌دانست چرا به فکر کودکی خویش افتاده است . پدر را هرگز ندیده بود، اما از مادر چیزهایی به یاد داشت که از شش سالگی فراتر نمی‌رفت . بیشتر حلیمه، دایه خود را به یاد می‌آورد و نیز جد خود عبدالمطلب را. اما، مهربان‌ترین دایه خویش، صحرا را، پیش از هر کس در خاطر داشت: روزهای تنهایی؛ روزهای چوپانی، با دستهایی که هنوز بوی کودکی می‌داد؛ روزهایی که اندیشه‌های طولانی در آفرینش آسمان و صحرای گسترده و کوههای برافراشته و شنهای روان و خارهای مغیلان و اندیشیدن در آفریننده آنها یگانه دستاورد تنهایی او بود. آن روزها گاه دل کوچکش بهانه مادر می‌گرفت . از مادر، شبحی به یاد می‌آورد که سخت محتشم بود و بسیار زیبا، در لباسی که وقار او را همان قدر آشکار می‌کرد که تن او را می‌پوشید. تا به خاطر می‌آورد، چهره مادر را در هاله‌ای از غم می‌دید. بعدها دانست که مادر، شوی خود را زود از دست داده بود، به همان زودی که او خود مادر را.

 


  
  

حضرت علی در غار حرا

مبعث رسول اکرم(ص)

 

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پیش ازآنکه مبعوث به رسالت‏شود، همه ساله یک ماه تمام را در غار حرا به عبادت می‏پرداخت ودر پایان ماه از کوه سرازیر می‏شد ویکسره به مسجد الحرام می‏رفت وهفت‏بار خانه خدا را طواف می‏کرد وسپس به منزل خود باز می‏گشت.

پیامبر هر سال در کوه حرا به عبادت می‏پرداخت وجز من کسی او را نمی‏دید.

در اینجا این سؤال پیش می‏آید که با عنایت‏شدیدی که پیامبر نسبت‏به حضرت علی داشت آیا او را همراه خود به آن محل عجیب عبادت ونیایش می‏برد یا او را در این مدت ترک می‏گفت؟

قراین نشان می‏دهد از هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام را به خانه خود برد هرگز روزی او را ترک نگفت.مورخان می‏نویسند:


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >